تئاتر خیابانی از دیدگاه دکتر فریندخت زاهدی
فریندخت زاهدی معتقد است، هدف سیاسی- اجتماعی و مکان محور بودن، دو ویژگی مهم تئاتر خیابانی است
به گزارش تئاتر کردستان به نقل از هنرآنلاین، این روزها انتشارمجدد کتاب تئاتر خیابانی (روند تغییر محیط قراردادی نمایش) و رونمایی دراواخر شهریور امسال در حاشیه برگزاری دوازدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر خیابانی مریوان یک اتفاق نادر و ضروری برای گسترش تئاتر خیابانی در ایران است. این کتاب از تالیفات دکتر فریندخت زاهدی، استاد دانشگاه، پژوهشگر و مترجم هست که این خود فرصتی را فراهم کرد که به همین انگیزه با او درباره این کتاب و تئاتر خیابانی در ایران به گفتگو بنشینیم.
زاهدی کارشناسی ارشد خود را در 1360 از دانشگاه هنرهای دراماتیک U.C.L.A گرفت ودوره ی دکترایش را نیز در 1384 در زمینه پژوهشگــری دانشگاه اسلو پشت سر گذاشت. کتاب تئاتر خیابانی (روند تغییر محیط قراردادی نمایش) نوشته فریندخت زاهدی، در هزار نسخه و به قیمت 15 هزارتومان توسط انتشارات نودا منتشر شده است. این کتاب برای نخستین بار سال 78 چاپ و منتشر شد که بعد از چندماه به اتمام رسید ودیگر چاپ نشد و اکنون بعد از گذشته 18 سال بار دیگر منتشر شده است.
عناوین سرفصلهای این کتاب شامل مراحل انتقال صحنه از سالن به فضای باز، پیشگامان تئاتر خیابانی روس بعد از 1918، نخستین تجربهها، نمایشهای ترویجی، تاثیر نمایشهای ترویجی ادبیات نمایشی، تئاتر غیرادبی تئاتر خیابانی دهه شصت امریکا، شکلگیری گروههای تئاتر خیابانی در امریکا، تئاتر محیطی: اولینها و مشارکت نمایشگر و تماشاگر است. در پیوست این کتاب دو نمایشنامه برای تئاتر خیابانی با عناوین "محیطبان" و "دستمزدهای ثابت" هم آمده و در پایان کتاب هم عکسهایی از اجراهای تئاتر خیابانی منتشر شده است.
همچنین سال گذشته کتاب «ساماندهی گروههای نمایشی با شیوههای مدرن مدیریتی» از زاهدی توسط نشر آیندگان منتشر شده است. این کتاب درباره شیوه شکل دادن گروههای نمایشی،تقسیم کار و مدیریت در قسمتهای مختلف است.زاهدی درباره ضرورت تالیف این کتاب، گفت: شاهدم افراد جوان پشت سر هم گروه تشکیل میدهند و این گروهها از هم پاشیده میشود. چون روی یک اصول سیستماتیک و مدیریتی درست پیش نمیرود. از این رو ضرورت نوشتن این کتاب را احساس کردم. امیدوارم کتاب به افراد جوان به ویژه در شهرستانها برسد و برایشان مفید باشد.
تئاتر خیابانی تعریف مشخصی دارد یا یک پدیده نوظهور در دنیای هنر است که دارد سیر خودش را طی میکند و هنوز به تعریف مشخصی نرسیده است؟
تئاتر خیابانی از ابتدا قرار نبود با این اسم شناخته شود. در واقع ابتدا نیامدند اسم تئاتر خیابانی را تعریف کنند و بعد بر اساس آن اسم، یک گونهای از تئاتر را به وجود بیاورند. معمولاً در علوم انسانی ابتدا یک تجربهای انجام میگیرد و بعد برایش تعریف میگذارند و آن را فرموله میکنند. زمانی که هنرمندان متوجه شدند سالن قاب عکسی برای ارائه همه حسها و روابط میان انسانها جوابگو نیست، شروع به کشف زاویههای جدیدی برای اجرای نمایش کردند. افرادی نظیر "ادوارد گوردون کریگ" و "آدولف آپیا" آمدند یک سری زاویههای مختلف برای صحنههای نمایش تعبیه کردند و نورهای مختلفی به صحنه دادند. آنها به این ایده رسیدند که سالنی که در طول چندصد سال گذشته فقط با یک صحنه قراردادی مورد استفاده قرار گرفته است ،خیلی نمیتواند جوابگوی انواع حسها و ارتباطها باشد. در نتیجه از ابتدای قرن 19 به تدریج کارگردانهایی همچون "مینیگن" شروع به استفاده ناتورالیستی از صحنه کردند و بعد این نوع استفاده از صحنه از آلمان به فرانسه رفت و در تئاتر آزاد "آندره آنتوان" ادامه پیدا کرد و به مرور درسراسر اروپا فراگیر شد. مدتی بعد کارگردانهای تئاتر اروپا به این ایده رسیدند که اگر قرار است در تئاتر کار ناتورالیستی کنند، لازم نیست اینکار را همچنان روی یک صحنه قراردادی انجام بدهند. استانیسلاوسکی هم به این فکر رسید که اگر قرار است در تئاتر به طبیعت پرداخته شود، طبیعت در یک قاب عکس جا نمیگیرد و بهتر است چنین تئاتری در خیابان و فضاهای مختلف روی صحنه برود تا بتوان در آن از اشکال مختلفی برای انتقال حس استفاده کرد. در نتیجه میرهولد تئاتر بیومکانیک را به وجود آورد و نمایشهایی را در فضاهای غیر قراردادی روی صحنه برد.
تئاتر خیابانی دارای بُعد سیاسی-اجتماعی است. این بُعد از کجا و چگونه به این تئاتر تزریق شد؟
از زمان انقلاب اکتبر روسیه، به خاطر این ایده که همه چیز باید مردمی شود، تئاتر صحنهای آرام آرام به یک ابزار تبلیغاتی تبدیل شد. انقلابیهای روسیه برای آنکه بتوانند فلسفه و ایدئولوژی مارکسیستی خودشان را گسترش بدهند، مجبور بودند گروههایی را تربیت کنند و به اقصینقاط کشور بفرستند تا اندیشه مارکسیستی را تبلیغ کنند. هدف نهایی آنها در زمینه تئاتر این بود که حتی کسانی که سواد خواندن نداشتند و نمیدانستند تئاتر چگونه هنری است هم بیایند و نمایشهایی را ببینند که در مسیر گسترش ایدئولوژی مارکسیستی بود. در نتیجه این حرکت تهاجمی و تبلیغی، یک نوع تئاتری به نام تئاتر "تبلیغی-تهییجی" به وجود آمد که با نام مختصر "آژیت پروپ" شناخته میشود. این نوع از تئاتر دقیقاً برای اشاعه ایدئولوژی مارکسیستی بود که روسها خیلی از آن استفاده کردند. تئاتر خیابانی از آنجا بُعد قوی سیاسی-اجتماعی پیدا کرد. این تئاتر با این فلسفه وجودی گسترش پیدا کرد و تکنیکهای مختلفی به خودش گرفت.
بنابراین میشود گفت که عامگرایی هم یکی از مؤلفههای شکلگیری تئاتر "آژیت پروپ" و خیابانی بوده است؟
صد درصد. این نوع از تئاتر در جهت خدمت به جامعهای بود که تئاتر را نمیشناخت. تئاتر "آژیت پروپ" با زندگی شهری و ضوابط جدید سیاسی-اجتماعی شکل گرفت و به مردم شوروی معرفی شد.آدمهایی که با این تئاتر آشنا میشدند هم زندگیشان شکل متفاوتی پیدا میکرد. در ادامه هم برخی از شرایطهای اقتصادی مثل طرح اقتصادی نپ در روسیه به عاملهای کمککننده تبدیل شدند تا تئاتر خیابانی در کل جامعه شوروی اشاعه داده شود.
با توجه به توضیحاتتان آیا میشود گفت که خاستگاه تئاتر خیابانی شوروی سابق بوده است؟
بله. البته اگر بخواهیم به قبلتر برگردیم، متوجه میشویم که تمام تئاترهای مذهبی قرون وسطا، نمایشهای آیینی و حتی تعزیهها هم در صحنههای خیابانی و غیر قراردادی اجرا میشده ولی مشخصاً در مورد خودهنر تئاتر میشود گفت که خاستگاه تئاتر خیابانی، شوروی سابق بوده است. در ایران زمانی که سالنهای تئاتر وجود نداشت، تئاترها در پارکها اجرا میشد خیلی از گروههای قدیمی تئاتر در دوره پهلوی اول و حتی پهلوی دوم، نمایشهایشان را در پارکها و سفارتها اجرا میکردند. اجرای تئاتر در پارک، یک اجرای غیرصحنهای است ولی نمیتواند تئاتر خیابانی باشد چون یک تئاتر خیابانی باید با تکنیکهای خاصی طراحی شود و شامل دو بخش نمایشگر (گروه اجرایی) و تماشاگر باشد که در نهایت این دو بخش یکی شوند. در تئاتری که در یک پارک اجرا میشود، تماشاگر وارد نمایش نمیشود ولی در تئاتر خیابانی این اتفاق میافتد و خود تماشاگر به یک نمایشگر تبدیل میشود. در قرن 19 "ماکسن رایهارد" یک کلیسای بزرگ با گنجایش 5 هزار نفر جمعیت در میدان بزرگ شهر سالزبورگ را برای محل اجرای نمایشش انتخاب میکند که تماشاگرهای آن نمایش از تمام دریچههای کلیسا که به میدان شهر راه داشت، با نمایشگرها قاطی میشوند و یک واقعه تاریخی را رقم میزنند. پس به نوعی مشارکت تماشاگر در اجرای نمایش هدف غایی تئاتر خیابانی است.
در جشنوارههای تئاتر خیابانی کشورمان، نمایشهای آیینی و شبه آیینی که فلسفه سیاسی-اجتماعی ندارند را در خیابانها اجرا میکنند. چنین نمایشهایی را به صرف اینکه در خیابان اجرا میشود، میتوان تئاتر خیابانی نامید؟
به هیچ وجه. یکبار دیدم یک مرد زنپوش داشت در خیابان میرقصید و همه میگفتند این یک تئاتر خیابانی است. اعتراض کردم و گفتم این تئاتر خیابانی نیست چون تئاتر خیابانی فلسفه وجودی خاص خودش را دارد. تئاتر خیابانی یک محتوای سیاسی-اجتماعی دارد و در همه ادوار هم این محتوا را حفظ کرده است. تئاترهای خیابانی که در دهه 60 میلادی در آمریکا اجرا میشد، همه هدف سیاسی-اجتماعی داشتند که این اهداف سیاسی-اجتماعی متنوع بود. آن تئاترها با موضوعاتی همچون اعتراض به جنگ ویتنام، ضدیت با سرمایهگذاری امپریالیسم آمریکایی، ضدیت با دخالت آمریکا در کشورهای خارجی و... روی صحنه میرفت و همچنان هم هر تئاتر خیابانی که در هر کجای دنیا برگزار شود، محتوای سیاسی-اجتماعی دارد. اگر در کشور ما همچنان نمایشهای آیینی غیر سیاسی-اجتماعی به عنوان تئاتر خیابانی اجرا میشود، به خاطر این است که ما خیلی روی موضوع تئاتر خیابانی دقیق و جزئینگر نشدهایم. هرچه دقیقتر به این موضوع نگاه کنیم، ویژگیهای محیطی، آموزشی و مکانمحور این تئاتر را بیشتر درک خواهیم کرد. ویژگی مکانمحور بودن یک تئاتر خیابانی خیلی اهمیت دارد. فرض کنید که قرار است یک تئاتر راجع به یک مسئله نظامیگری اجرا شود، اگر گروه اجراکننده این تئاتر را در یک پادگان اجرا کنند، یعنی بُعد مکانمحور بودن آن را رعایت کردهاند. یک زمانی خانم آزاده گنجه یک تئاتری را در دانشکده هنرهای زیبا اجرا کرد که راجع به ارتباط دختر و پسری بود که دختر خانواده مرفهی داشت و پدر دختر با ازدواج دخترش با شخصیت پسر مخالفت میکرد. تمام ملاقاتهای این دختر و پسر در دانشکده هنرهای زیبا بود. به همین خاطر خانم گنجه آن نمایش را در محوطه دانشکده هنرهای زیبا اجرا کرد و مخاطبها هم ارتباط این دختر و پسر در فضای دانشکده را دنبال میکردند. ما میخواهیم نمایشنامه "هدا گابلر" نوشته هنریک ایبسن را در عمارت مسعودیه اجرا کنیم که نشان بدهیم نمایشهای مکانمحور را میشود در فضاهای مرتبط اجرا کرد. این کار را قبلاً "یونی داهر" هم انجام داد و آمد نمایش "هدا گابلر" را در عمارت مسعودیه روی صحنه برد. یونی داهر در آن نمایش دقیقاً بر اساس توضیحات ایبسن پیش رفت وبخشی از نمایش را در حیاط و بخشی از آن را در داخل خود خانه اجرا کرد. امروزه تئاتر خیابانی شکلهای مختلفی به خودش گرفته و آن را میشود با روشهای مختلفی کار کرد. گاهی ممکن است یک اثری همچون "هدا گابلر" درونمایه سیاسی-اجتماعی نداشته باشد اما در اجرای این اثر کلاسیک از تکنیکهای تئاتر خیابانی اجرا شود. بنابراین تئاتر خیابانی هم میتواند تکنیکهای خودش را به تئاترهای کلاسیک قرض بدهد.
با شکلگیری انقلاب اسلامی در سال 57 این فرصت در اختیار گروهها قرار گرفت که به خیابانها بیایند و برای اولین بار تئاتر خیابانی را روی صحنه ببرند. آیا می توان گفت که خود انقلاب زمینه ساز تئاتر خیابانی بوده و برای مثال "عباس آقا کارگر ایران ناسیونال" سعید سلطانپور یک تئاتر خیابانی است؟
بله، آن یک تئاتر خیابانی است. من تئاتر "عباس آقا کارگر ایران ناسیونال" آقای سعید سلطانپور را دیدم که به نظرم شاهکار بود. تازه از خارج از کشور به تهران آمده بودم که گفتند سعید سلطانپور یک نمایش در دانشکده هنرهای تزئینی دارد. رفتم و آن نمایش را دیدم و لذت بردم. من دقیقاً از کار با گروههای خیابانی آمده بودم و داشتم تزم را در مورد گروههای تئاتر خیابانی دهه 60 آمریکا مینوشتم که خودم با آنها کار و زندگی کرده بودم. به همین خاطر تئاتر خیابانی را خیلی خوب میفهمیدم و خوب یادم میآید که تئاتر آقای سلطانپور نمونه دقیق یک تئاتر خیابانی بود. در سالهای اخیر هم یک سری تئاتر خیابانی خوب دیدهام.یک تئاتری را خانم آزاده گنجه درمحوطه ی خانه ی هنرمندان اجرا کرد که مربوط به موضوع اجتماعی حضانت بچه بود.در آن تئاتریک مرد بی مسئولیتی میخواست حضانت فرزندش را بگیرد که مردم جلو میآمدند و فریاد میزدند که بچه باید در کنار مادرش باشد. در آنجا تماشاگر و نمایشگر یکی شدند و این اتفاقی است که تئاتر خیابانی به دنبال آن میگردد.
فکر میکنید بعد از گذشته حدود 40 سال از شکلگیری تئاتر خیابانی در ایران، چرا هنوز یک عده در این زمینه دچار سردرگمی هستند؟
به خاطر اینکه کتاب نمیخوانند. من امسال در جشنواره تئاتر خیابانی مریوان هم دیدم که یک عده غریزی کار میکنند و فکر میکنند هر نمایش که در خیابان اجرا شود، تئاتر خیابانی است. امسال چند نمایش آیینی به جشنواره تئاتر خیابانی آورده بودند که ما به عنوان هیئت داوران به نمایشهایی بیشترین امتیاز را میدادیم که دقیقاً با مسائل اجتماعی سر و کار داشت. نمایش "تولیدی لیلی و مجنون" به کارگردانی پژمان شاهوردی یکی از نمایشهای خوب جشنواره مریوان بود که در آن از نمایش از داستانهای کلاسیک ایرانی استفاده شده بود ولی اساس و بنیاد تئاتر بر روی مسائل اجتماعی بود. یک تئاتر آیینی هم با نام "گیلدخت" به مسائل اجتماعی پرداخته بود. اینها نمایشهای خوبی بودند. ما باید توجه کنیم که در تئاتر خیابانی باید زیر ساخت اجتماعی مد نظر قرار داده شود چون نمایشی به خیابانها میرود که بخواهد مسائل اجتماعی و سیاسی مردم و جامعه را مطرح کند، وگرنه بقیه مسائل را میشود در سالنهای اجرا مطرح کرد.
شما یک کتاب تحت عنوان "تئاتر خیابانی" نوشتهاید. این کتاب را بر اساس چه اهدافی تألیف کردید؟
هدف من از تألیف کردن این کتاب آشنا کردن مردم با تئاتر خیابانی بود و میخواستم بگویم از نظر تاریخی در صد سال گذشته چه نوع اجراهای خیابانی تجربه شده است. همچنین میخواستم با نوشتن این کتاب، جوانانی را که دوست دارند در این حوزه فعالیت کنند، راهنمایی کنم. برای من مثل روز روشن است که کارگردانهایی که در خیابان به صورت غریزی کار میکنند، کتاب نمیخوانند چون اگر یکبار کتاب میخواندند و در این زمینه تحقیق میکردند، متوجه میشدند که تئاتر خیابانی چیست و در کشورهای دیگر چگونه و به چه شکلیهایی برگزار میشود. آنموقع دیگر لزومی نداشت یک رقص گیلکی را بیاورند و در خیابانها به عنوان تئاتر خیابانی اجرا کنند. هنرمند موظف به این است که خودش سوادآموز باشد و دانستههای هنری را از کتابها، فضای مجازی و افراد با تجربه بیاموزد و یا از طریق تماشا کردن، کنجکاوی و تحقیق کردن به آن آموزهها دست پیدا کند. اگر کار تئاتر خیابانی، "باری به هر جهت باشد"، قطعاً کار ماندگاری نخواهد شد و نمیتوان آن را ارزشگذاری کرد.
کتاب "تئاتر خیابانی" را در شرایطی نوشتید که حدود 20 سال (1387) از اجراهای خیابانی زمان انقلاب گذشته بود و کشورمان به خاطر مسائل سیاسی و معضل جنگ از فضای تئاتر خیابانی فاصله گرفته بود. در این شرایط به چه منابعی دسترسی داشتید تا توانستید یک کتاب برای "تئاتر خیابانی" بنویسید؟
کتابهای انگلیسی مربوط به تئاترهای دهه 60 آمریکا را در اختیار داشتم. آن کتابها تا آن زمان ترجمه نشده بود. کتاب "تئاتر تجربی" جمیز روز اونز که در آن راجع به جشن هنر ایران هم گفته بود، یکی از منابعی بود که برای نوشتن کتاب خودم به آن رجوع کردم. 3-4 کتاب دیگر هم داشتم و از وجود این کتابها و همینطور تجربیات خودم در زمینه تئاتر خیابانی استفاده کردم و کتاب "تئاتر خیابانی" را نوشتم.
مخاطبانی که برای کتابتان در نظر گرفتهاید چه کسانی هستند؟
مخاطبان من علاقهمندان جوان هنر نمایش هستند که به دنبال راههای تازه برای ارتباط با جامعه میگردند.
با توجه به آنکه رشتهای در دانشگاهها تحت عنوان "تئاتر خیابانی" وجود ندارد، کتابتان در بین دانشجوها کاربردی شده است؟
این کتاب در شهرستانها به شدت کاربرد پیدا کرده است. در طی این ۲۰ سال افراد مختلفی با من تماس گرفتند و پرسیدند که کتاب شما را از کجا میتوانیم پیدا کنیم؟ این اتفاق به من انگیزه زیادی داده است. زمانی که با آقای رضا کرمیزاده (مدیر نشر نودا) صحبت کردم، ایشان گفتند که من از کتاب شما خیلی چیزها یاد گرفتم و اگر اجازه بدهید میخواهم آن را دوباره چاپ کنم. من هم تصمیم گرفتم که تغییراتی در کتاب ایجاد کنم و آن را دوباره به چاپ برسانم.
علت ایجاد تغییرات در کتاب "تئاتر خیابانی" چیست و چه بخشهایی از این کتاب با تغییر مواجه شده است؟
من حدود 40 درصد از چاپ نخست کتاب را تغییر دادهام. اول روی فهرست مطالب آن دست بردم و تغییراتی در آن بخش ایجاد کردم. مطالب جدیدی به کتاب اضافه شد و یک بخشهایی که لزوم نداشت را هم حذف کردم. در سال 78 که نسخه اولیه این کتاب را نوشتم و تحویل ویراستار دادم، ایران را برای یک پروژه تحقیقاتی ترک کردم و وقتی این کتاب به دستم رسید متوجه شدم که یک سری اشتباهات املایی و انشایی دارد که در چاپ جدید آن اشتباهات را هم اصلاح کردم. در کل بیشتر یک مقدار چاپ جدید کتاب "تئاتر خیابانی" به نسبت چاپ قدیمی آن جمع و جورتر شد.
یک تئاتر خیابانی چقدر میتوان به سمت متنمحوری برود و نمایشنامه مشخصی داشته باشد؟
تئاتر خیابانی نمیتواند قصهمحور باشد و داشتن یک نمایشنامه مشخص در آن یک مقدار مشکل است چون مخاطب در حال عبور است و ممکن است بخشهایی از نمایش را نبیند. در این تئاتر باید آنقدر قاطع با مخاطبان ارتباط برقرار شود که اگر مخاطب فقط فرصت دیدن یک موقعیت از آن را داشت، بتواند در همان یک موقعیت ایده را دریافت کرده و به آن فکر کند.
در تئاتر خیابانی بداههگویی هم وجود دارد؟
بله. بنابر موقعیتی که بین تماشاگر و نمایشگر به وجود میآید، بداهه میتواند تأثیر و نقش زیادی داشته باشد.
تجربیاتتان در زمینه تئاتر خیابانی چه دستاوردی برایتان داشته است؟
این تجربیات دیدگاه مرا نسبت به تئاتر عوض کرده است. به نظرم تئاتر خیابانی به خودی خود باعث میشود تئاتر پرفورمنس امروزی شکل بگیرد.تئاتری که ما در دوران پست دراماتیک با آن مواجهیم، تئاتری است که درجه اول از مکان برای فضاسازی استفاده میکند. در حقیقت این بعد اجتماعی تئاتر خیابانی است که باعث میشود یک گروهی به یک بیمارستان، مدرسه یا گالری برود و یک پرفورمنسی را در آنجا اجرا کند. امروزه پرفورمنسهایی دارد در گالریها، بیمارستانها، مدارس، آپارتمانها و... اجرا می شود که لزوماً اهداف سیاسی-اجتماعی ندارند ولی از نظر تکنیکی از شیوههای تئاتر خیابانی استفاده میکنند. در آن پرفورمنسها از طریق مکان ایجاد فضاسازی میشود، در حالیکه ما کمتر متوجه هستیم که در دوره پست دراماتیک، مکان چقدر میتواند به ایجاد فضا برای درک شهودی مخاطب کمک کند. اگر اثر "مرغ دریایی" آنتون چخوف" در فضای باغ طراحی نمیشد، فضای آن بسیار متفاوت در میآمد اما مکانی که چخوف برای اثرش ایجاد کرده، شاعرانگی و فضای ایدهآل ایده را به مخاطب منتقل میکند. ایبسن هم همین کار را انجام میدهد و فضای درامش را میبرد بالای یک کوه. اینها سعی کردهاند فضای نمایشنامههایشان را طوری تعبیه کنند که این نمایشنامهها در فضایی فراتر از صحنه قاب عکسی اجرا شوند.
نشر "نودا" که کتابتان را تجدید چاپ کرده چگونه نشری است و چقدر در معرفی مجدد این کتاب مؤثر بوده است؟
نشر "نودا" یک نشر جوانی است که فعالیتش را با مدیریت آقای رضا کرمیزاده با هدف چاپ کتابهای حوزههای تئاتر، سینما و ادبیات شروع کرده و دارد بسیار پر شتاب و با وسواس فعالیت میکند. بسیار خوشحالم که این نشر کتاب مرا خیلی تمیز و شکیل درآورده و باعث خوشحالی است که در همین ابتدا ۲۰۰ جلد از این کتاب در جشنواره تئاتر خیابانی مریوان به هنرمندان شرکت کننده هدیه داده شد. حوزه هنری هم ۲۰۰ جلد دیگر از این کتاب را گرفته و در بین شعبات خودش در شهرستانها توزیع کرده است که این هم جای خوشحالی دارد. امیدوارم این حرکت همچنان ادامه پیدا کند و این کتاب به دست علاقهمندان سراسر کشور و به ویژه علاقهمندان شهرستانها و روستاهای دور برسد. 5-6 سال پیش در شهر زنجان یک ورکشاپ ۳ روزه برگزار کردم و با هنرجویی مواجه شدم که پول کرایه اتوبوس نداشت و ۵ صبح با دوچرخه حرکت میکرد تا به کلاس ۸ صبح من برسد. او میگفت تئاتر خیابانی را نمیشناختم اما با کتاب شما با آن آشنا شدم و حالا فقط آمدهام تا در ورکشاپهای شما شرکت کنم و باز هم از شما بیاموزم. وقتی همچین آدمهای مشتاقی وجود دارد،میتوان به کاربردی کردن کتاب "تئاتر خیابانی" فکر کرد تا این کتاب صرفاً در کتابخانهها طبقهبندی نشود. جامعه جوان اشتیاق خواندن و یاد گرفتن در مورد تئاتر خیابانی را دارد و این وظیفه ما است که امکانات لازم را برای فرستادن این کتاب به اقصینقاط کشور فراهم کنیم.