گفتوگو با هنرمندی که با فروردین قدم میزند
علیرضا حنیفی: پرداختن به آیینهای سنتی، تضاد بین نسلها را کاهش میدهد
علیرضا حنیفی، نمایشنامهنویس و بازیگر پیشکسوت تئاتر که به دنبالِ اجرای نمایش «کوسه باران» است، بر لزوم توجه به آیینها و سنتهای بومی به منظور کاهش تضاد بین جوانها با نسلهای گذشته تاکید کرد.
به گزارش ایران تئاتر، علیرضا حنیفی، نمایشنامهنویس و بازیگر پیشکسوت که متنهایی چون «دمی در بازار هیزمفروشان»، «سرزمین سکوت»، «سرباز شال بلند» و «فرزندان ایران سرباز به دنیا میآیند» را در کارنامه هنری خود دارد، چندی است دوباره به نگارش نمایشنامههای رادیویی روی آورده است.
حنیفی درباره فعالیتهای اخیرش در این زمینه میگوید: «حدود 20 نمایشنامه مختلف در قالب چهار سریال رادیویی به سفارش رادیو سنندج نوشتهام که اکنون مراحل تولیدشان سپری میشود. در حال حاضر نیز مشغول نگارش نمایشنامه جدیدی با موضوع مرگ هستم.»
این هنرمند پیشکسوت که اصالتش قروهای است و در سنندج به دنیا آمده، با اشاره به تصمیمش برای اجرای نمایش آیینی «کوسه باران» میافزاید: «شخصیت اصلی آیین «کوسه باران»، چوپانی است که گوسفندان اهالی را به چرا میبرد. او در فصل پاییز که گوسفندان به دلیل سرما و سرایز شدن گرگها در دشت امکان حضور ندارند، به اجرای این آیین میپردازد. در گذشته چوپانان منطقه غرب کشور، برای مردم جارو میآوردند و به همین دلیل چوپان آیین «کوسه باران» جارویی همراه دارد که نشان از پاکی مغز است و هرکس به او پولی پرداخت کند، بخشی از جاروهایش را به او میبخشد.»
حنیفی توضیح میدهد: «آیین نمایشی «کوسه باران» اگرچه در ماه دوم پاییز برگزار میشود اما نشانههایی از آن در آخرین مراسم آتشافروزی نوروز نیز ادامه دارد. در واقع مردم با گرفتن جاروهای جدید از چوپان، جاروهای کهنه خانههایشان را در مراسم آتشافروزی نوروز برای رهایی از زشتی و ناپاکی آتش میزنند و به دورترین جای خانه پرتاب میکنند.»
این نمایشنامهنویس با اشاره به تشابه و رابطه تنگاتنگ آداب نوروزی شهرستان قروه با آیینهای زرتشتی ادامه میدهد: «اهالی شهرستان قروه در گذشته سه بار؛ در نیمه اسفندماه، شب چهارشنبهسوری و شب عید به روشن کردن آتش یا مراسم آتشافروزی مشغول میشدند که این آیین اکنون به یکبار تقلیل پیدا کرده است. از آنجا که کردستان جزو مناطق سردسیر به شمار میآید؛ این آتش برای مردم بسیار مقدس و قابل احترام بوده و هست.»
حنیفی میگوید: «شال دراز کردن برای گرفتن هدیه یا علامت دادن به خانواده دختری که خواستگار او هستند، از دیگر آیینهای نوروزی شهرستان قروه است که میتواند محور نگارش و اجرای آثار نمایشی زیادی باشد.»
او میافزاید: «در آیینهای نوروزی ما شاهد ارتباط اجتماعی افراد و بیان خواستههایشان از یکدیگر به زبانی نمادین هستیم. در گذشته حتی اگر دشمنی سختی بین افراد بود، حتما باید به بهانه فصل بهار آن را حل میکردند. در واقع این آیینها پایان بخش کدورتها و آشتیدهنده افراد به شمار میآمد.»
نویسنده «دمی در بازار هیزمفروشان» با ابراز تاسف از بیتوجهی به آیینهای بومی ادامه میدهد: «دنیای ماشینیزم باعث شده است تا نسل جدید با نسلهای پیشین ارتباط چندانی نداشته باشند. در حالیکه ما اکنون واقعا نیازمند اجرای سنتها و آیینهای بومیمان هستیم تا نسل حاضر و نسل آینده در جریان چگونگی شکلگیری فرهنگ و سنتهای خود قرار بگیرند. بهعلاوه پرداختن به آیینها باعث شناخت ریشههای رفتاری و کاهش تضاد بین نسل جوان با نسلهای پیش از خود خواهد شد.»
علیرضا حنیفی در پایان ضمن تبریک سال نو به تمام مردم ایران میگوید: «من در پنجمین روز بهار چشم به جهان گشودهام و گاهی احساس میکنم جزئی از طبیعت تازه جان گرفته هستم. نوروز و همزمانی روز تولدم با این ایام را بسیار دوست دارم چراکه برای من پر از حس خوب است. برای تمام مردم ایران نیز آرزوی حس خوب، بهاری دلنشین و سالی نیکو دارم.»
گفتوگو: نگار امیری