در حال بارگذاری ...
یادداشت علیرضا اسماعیلی کارگردان نمایش «ده نگمان نابیستن»:

جنگ روایتی است که بر ویرانی‌هایش پایانی نیست

اجرا روایتی بریده بریده اما درهم تنیده و بی‌پرده از جنگ است، جنگی که آثارش جز فاجعه، مصائب انسانی و نهایتا جنایت نیست، حال فرقی نمی‌کند در کدام سوی جهان رخ داده باشد.

در جهان مدرن...

بلاشک ابزارهای بسیاری که می‌توانند در جهت بازخوانی و روایت رویدادهای متفاوت تاریخی نقش ایفا کنند وجود دارند.

اما یقیناً تئاتر بعنوان هنر زنده نه تنها در عصر حاضر بلکه از زمان پیدایش خود، نقشی درخور، تاثیرگذار و بی بدیل را در جهت روایت آن رویدادها ایفا نموده و در این امر نیز بخش عظیمی از مفاهیم بشری و عواطف و احساسات انسانی را دربرگرفته و با خود به همراه داشته است.

و همانا یکی از غالب ترین این مسائل و حوادث، جنگ و وجود جنگ است.

جنگ...

روایتی است که بر ویرانی‌هایش پایانی نیست، ویرانی‌هایی که بیش از آنچه همیشه جنبه فیزیکی و مشهودش در ذهن متبادر می‌شود، لایه‌های درونی و روانی آن است که حتی تا نسل‌های بعد هنوز گریبان‌گیر است و بر خرابی‌هایش پایانی نیست.

تئاتر «دەنگمان نابیستن» به نویسندگی مژگان خالقی که (همان نمایشنامه سگها و استخوانهای مادرم است )، با ترجمەی زیبای کوردی سامان داروند، روایتی بریده بریده اما درهم تنیده و بی‌پرده از جنگ است، جنگی که آثارش جز فاجعه، مصائب انسانی و نهایتا جنایت نیست، حال فرقی نمی‌کند در کدام سوی جهان رخ داده باشد.

انسان، انسان است،جنگ، جنگ است و جنایت ، جنایت .

اساساً آنچه در ماهیت جنگ همیشه قابل‌مطالعه است و پیرنگ اصلی تئاتر «دەنگمان نابیستن» نیز در پی اوست، قبل از هر چیز رفتار انسانی است.

اینکه چگونه می‌شود در پی یک رویداد انسانی به این حجم از قساوت، خشونت، بی‌رحمی و بی‌همه‌چیزی دست یافت.

 «دەنگمان نابیستن» به بخشی از جنگ، جنایت های بشری و آثار برجای مانده از آن پرداخته است که آدم‌هایش زنان و مردان غیرنظامی هستند که قربانی فجیع‌ترین و تلخ‌ترین وقایع تاریخ‌اند   بی‌آن‌که خود کوچک‌ترین نقشی در این بازی بزرگان داشته باشند.

فضای نمایش به ورق‌هایی نه‌چندان دور از جنگ می‌پردازد و این پردازش می تواند به این دست حوادث در هر کجای جهان و در این میان (انفال کوردهای عراق) شباهت‌های بسیاری داشته باشد که در این اجرا  خاصتا و خودآگاه نگاهمان را به این سو دقیق تر و منعطف تر نموده ایم اگرچه نباید از این امر غافل بود که جنگ در هرکجا که باشد بی‌رحم است.

نمایش با روایت سه زن شکل می‌گیرد و در مسیر خود هم‌زمان به روایت‌هایی از مردان می‌پردازد. اما مشخصا روایات زنانه و نیز مصیبت های زنانه جاری در این روایات چشمگیر تر و اساسا مورد هدف تر است .

نکته قابل‌توجه در اجرای ما ، روایت موازی و هم‌زمان کاراکترهای داستان است، روایتی که خطی نیست و ذهن مخاطب دائماً در حال حرکت است تا بتواند پازل‌های طراحی‌شده در این اثر را به‌درستی در کنار یکدیگر بنشاند؛ پازل‌هایی که بلاشک تلخ، تکان‌دهنده، گزنده و آزاردهنده است. و در عین حال هرکدام به‌تنهایی نیز اثر یا حتی آثار خود را به همراه دارند.

شاید بشود گفت مهم‌ترین ویژگی تئاتر «دەنگمان نابیستن» کە تعمدا پیرنگ داستان بە دنبال آن است، این است کە در کل همه‌چیز حوادث، روایات، حتی نوبت بازی بازیگران در چرخش است و قصه‌ها سریالی و قطعه قطعه به هم وصل می‌شوند، هرچند که با کنار هم چیده شدنشان هم قرار نیست وصله ناجوری از جنگ بسازند.

بی‌شک در اجرای «دەنگمان نابیستن» زنان بیش از مردان قربانی اصلی ماجرا هستند .

از نکات قابل‌تأمل در نمایش‌نامه «دەنگمان نابیستن» می‌توان به ایجاز و پرهیز از تفسیرهای اضافه و گاه من درآوردی در اثر اشاره کرد. حتی این پرهیز در اجرا، در طراحی لباس و صحنه اثر نیز می‌توان به‌خوبی یافت شود؛ المان‌ها به‌ویژه در نورپردازی کار و بهره گیری بجا از روانشناسی رنگ نورهای مورد استفاده، همچنین در طراحی لباس از کارکردی هوشمندانه برخوردار بوده است.

نوع ترجمه و کارگردانی اجرا مخاطب را با اثر گره زده ودر نهایت باعث تزکیه نفس او می شود که همان خصیصه و ویژگی منحصر به فرد تراژدی است . آرتور میلر در مورد تراژدی می گوید :تراژدی تصویر کاملا متوازنی است از بشری که برای رسیدن به شادی در نبرد است . تراژدی ها مارا به واقعی ترین شکل ممکن تصویر می کند .تراژدی کامل ترین وسیله ای است که به کمک آن می توانیم نشان دهیم که هستیم ،چه هستیم و چه باید باشیم یا بکوشیم که چه شویم . به عبارتی این اجرا را می توان با توجه به شاخصه های آن و روایت انسانهایی که از طبقه متوسط و یا کمتر از آن پیدا می شوند تراژدی ناب مدرن نامید . در این نوع تراژدی انسان نه در مقابل تقدیر و اراده ایزدان بلکه در مقابل نظام اداری ،اقتصادی و سیاسی سلطه جو به پا خواسته اند و حتی شکست و نابودی آنان گونه ای پیروزی و پیامی انسانی به بار آورده است . (تحمل رنج )

پایان اثر  با حضور کودک  به سوای اینکه تلخ است، اما به نوعی تلطیف‌گر فضاست  و می تواند نمایانگر ترسیم این اصل باشد که آینده ای هست و خواهد آمد، علی رغم وجود تمامی فجایع پشت سر و در دل همه حوادث پیش آمده است .

تئاتر «دەنگمان نابیستن» درمجموع به اتمسفر خوبی در اجراها رسیده است و اگرچه به‌شدت روایتش تلخ و پریشان‌ احوال است اما جهان نمایشی که می‌سازد خوب است و تا بعد از اجرا مخاطب را رها نمی‌کند و نیز مخاطب نیز کار را رها نکرده و با اثر ارتباط عاطفی خوبی برقرار می کند.

اجرای تئاتر «دەنگمان نابیستن» از ۱۲ اردیبهشت ماه آغاز و تا ۲۵ همین ماه نیز ادامه خواهد داشت.




نظرات کاربران